مایکرون – از زیرزمین تا قلب هوش مصنوعی

تصور کنید یه استارتاپ از زیرزمین یه مطب دندون‌پزشکی درآیداهو شروع میکنه و کمتر از پنجاه سال بعد، تبدیل میشه به یکی از ستون‌های پنهان انقلاب هوش مصنوعی. شرکتی که نه به اندازه‌ی اپل شناخته‌شده‌ست، نه مثل انویدیا همیشه در تیتر خبرهاست. اما بدون تراشه‌هاش، دیتاسنترها، خودروهای خودران و حتی مدل‌های زبانی مثل ChatGPT و Groq از حرکت می‌ایستن.

پیشنهاد پادکست به دیگران:

تصور کنید یه استارتاپ از زیرزمین یه مطب دندون‌پزشکی درآیداهو شروع میکنه و کمتر از پنجاه سال بعد، تبدیل میشه به یکی از ستون‌های پنهان انقلاب هوش مصنوعی.
شرکتی که نه به اندازه‌ی اپل شناخته‌شده‌ست، نه مثل انویدیا همیشه در تیتر خبرهاست.
اما بدون تراشه‌هاش، دیتاسنترها، خودروهای خودران و حتی مدل‌های زبانی مثل ChatGPT و Groq از حرکت می‌ایستن.

اسمش مایکرون تکنولوژیه.

شرکتی که از دل نوسانات شدید، بحران‌های قیمتی و رقابت خُردکننده با غولهای کره ای، تونست سر پا بمونه و حالا با حافظه‌های پیشرفته HBM، تبدیل شده به یک بازیگر کلیدی در اکوسیستم AI.
اما همه‌چیز هم درخشان نیست.
افزایش ۱۰۰۰ درصدی سود مایکرون در اوج تب هوش مصنوعی، چشمگیره ولی شاید بیشتر یک استثنا باشه تا قاعده‌ای پایدار.
امروز 18 اکتبر 2025 در ششمین اپیزود مانی‌کست، می‌خوایم ببینیم چطور این شرکت باهوش و شاید خوش‌شانس تونست از مرز ورشکستگی، به یکی از سه ستون اصلی حافظه جهان برسه.
و آیا واقعاً در عصر AI، چرخه‌ی بی‌ثبات صنعت حافظه داره شکسته می‌شه؟
همه‌ی اینا رو با عدد، با روایت، و با تحلیلی کوتاه بررسی می‌کنیم.

🎧 اگه اهل فکر کردن به پشت‌صحنه‌ی تکنولوژی هستین، این اپیزود شنیدینه.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپیزودهای پیشنهادی:

تصور کنین شرکتی رو که همه فکر می‌کردن تموم شده. سهامش زیر دو دلاره، بدهی تا خرخره، کارمندها دارن یکی‌یکی می‌رن، و رقیبش، یعنی اینتل، اون‌قدر جلو زده که دیگه کسی حتی اسمش رو جدی نمی‌گیره. همه‌چیز آماده‌ی یه پایان تلخه. تا این‌که یه زن با لهجه‌ی آرام تایوانی، با ذهنی مثل تیغ، و یه باور محکم وارد صحنه می‌شه: لیزا سو.
اون تصمیم می‌گیره از یه خرابه، دوباره یه غول جهانی بسازه.

تصور کنین یک میلیاردر پشت صحنه نشسته؛ بی‌سروصدا اما حساب‌شده. یه روز یه رسانه‌ی قدرتمند رو زمین می‌زنه، روز دیگه جوونی مثل ویتالیک بوترین رو تشویق می‌کنه دانشگاه رو رها کنه و اتریوم رو بسازه. کارمند قدیمیش جی.دی. ونس رو تا صندلی معاونت ریاست‌جمهوری آمریکا بالا می‌بره و در کنارش آینده‌ی تکنولوژی و استارتاپ‌های میلیاردی رو هم دوباره طراحی می‌کنه. اسمش پیتر تیلِه؛ مردی که برای بعضی نابغه‌ی استراتژیه و برای بعضی دیگه خطرناک‌ترین مغز سیلیکون‌ولی.